-
[ بدون عنوان ]
23 - مردادماه - 1390 17:12
نمیدونید چقدر سخته وقتی غصه یکی رو میخوری و اون یه نفر عین خیالش هم نباشه که اصلا تو هستی... ن میدونید چقدر سخته وقتی به یاد اون میری توی رختخوابت بخوابی و قبل از خواب خدا رو به عالم و آدم قسم بدی که خواب اونو ببینی ولی از حسرت اون حتی پلک روی هم نزاری... نمیدونید چقدر سخته که هر روز که میخای روزتو شروع کنی قبل از هر...
-
[ بدون عنوان ]
18 - مردادماه - 1390 00:08
قلبم ادامه خواهد داد هر شب در رویاهایم تو را می بینم احساست می کنم،اینگونه است که تو را می شناسم اینگونه باش! علیرغم پیچ و خم های دور و فاصله کهکشانهایی که بین ماست بیا و خودت رو به تماشا بگذار اینگونه باش! از نزدیک و دور هرجا که باشی ایمانم را از دست نخواهم داد اگرچه شبها بسیار سختند ادامه خواهم داد که یک بار دیگر تو...
-
بهش زنگ بزن
31 - تیرماه - 1390 22:49
میتونید خودتونو تصور کنید... خداوکیلی تا این عکسو دیدید برید به اونی که دوسش دارید یا دوستون داره یه زنگ بزنید من که نمیتونم... اما شما تا دیر نشده این کارو بکنید..نظر واسه منم یادتون نره برام بنویسید چی بهش گفتید...جون عزیزترین کستون
-
[ بدون عنوان ]
27 - تیرماه - 1390 12:00
دریای چشمانم خشکیده ، آسمان قلبم ابری و دلگرفته دستهایم سردتر از یخ ، گونه هایم چروکیده سهم من از عشق آوارگی ، کلام شب و روز من نفرین بر عشق. میگویند عشق مقدس است ، عشق کلامی جاودانه است اما کسی که این جمله را گفت قلب شکسته ی یک عاشق را ندیده است ، اشکهای چشمهای آن بی گناه را ندیده است ، غم و غصه های تلخ لحظه های...
-
[ بدون عنوان ]
12 - تیرماه - 1390 12:04
عاشق قلبی باش که تورا می رنجاند،اماهرگزمرنجان قلبی راکه عاشق توست
-
[ بدون عنوان ]
30 - خردادماه - 1390 11:46
سرنوشت من بازیچه ی خواسته های توست ... و تو زیباترین گناه منی لعنتی...
-
[ بدون عنوان ]
29 - خردادماه - 1390 12:51
آن هنگام که وداع گفتم در این اندیشه بودم که روزی اگر باز گشتی چگونه پاسخ دهم تا برای همیشه بروی.اما نمی دانستم آن روز تو نیز در ان فکر بودی.اما امروز در این اندیشه ام که روز بازگشت چه بر لب ارم تا همیشه مال من باشی ...اما نمی دانم در فکر تو چه هست؟؟؟امیدوارم تو نیز در فکر امروزها بشی... وقتی خواستم زندگی کنم راهم را...
-
خدای من
19 - خردادماه - 1390 10:32
خیلی سخته بغض داشته باشی٬اما نخوایی کسی بفهمه!! خیلی سخته عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی!! خیلی سخته سالگرد اشنایی با عشقت رو بودن حضور خودش جشن بگیری!! خیلی سخته روز تولودت همه بهت تبریک بگن٬جز اونی که فکر می کنی بخاطرش زنده ای!! خیلی سخته به خاطر یه نفر غرورتو بشکنی٬بعد بفهمی دوستت نداره!! خیلی سخته همه چیزتو به...
-
یکی هست
13 - خردادماه - 1390 20:43
یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه یه کاغذ یه خودکار ، دوباره شده همدم این دل دیوونه یه نامه که خیسه ، پر از اشکه و کسی بازم اونو نمیخونه ی ه روز همین جا ، توی اتاقم ، یه دفعه رفت آره میره چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره گریه میکردم ، درو که...
-
[ بدون عنوان ]
10 - خردادماه - 1390 16:37
خودتون قضاوت کنین
-
[ بدون عنوان ]
7 - خردادماه - 1390 11:59
یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود ، خودش سایه ای ندارد . یادمان باشد که : هرروز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را . یادمان باشد که : زخم نیست آنچه درد می آورد ، عفونت است . یادمان باشد که :در حرکت همیشه افق های تازه هست . یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران ! تعریف کنم ....
-
[ بدون عنوان ]
3 - خردادماه - 1390 10:46
اگراز پایان گرفتن غم هایت نا امید شده ای ، به خاطر بیاور زیباترین صبحی که تا به حال تجربه کرده ای مدیون صبرت در برابر سیاهترین شبی هست که هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دیدی منتظری چه اتفاقی بیفتد؟ اینکه دلم برایت تنگ شده کافی نیست؟ اینکه دیگر در اتاق عروسکهایم پشت دریچهء تنهایی ام زیر بالشهای خیس از گریه ام هوای تازه...
-
نمیدانم...
26 - اردیبهشتماه - 1390 13:23
نمیدونم چی بابد بنویسمو از چی باید بنویسم دلم امشب بدجوری شکسته قلبم له شده اینکه حرفت برای کسی که ادعا داره هیچ ارزشی نداشته باشه اینکه جواب مهربونیتو منت اسم بذارن؟ اینکه هیچی نباشه و هزار توهینو بهت کنن؟ اینکه هیچی از خوبیاتو نبیننو فقط یه کار اشتباهتو ببینن یعتی واقعا ادم کسیو که دوس داره بدشو میخواد؟ میخواد دست و...
-
یکی را دوست دارم
30 - فروردینماه - 1390 18:58
یکی را دوست دارم ولی افسوس او هرگز نمیداند نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم ولی افسوس او هرگز نمیداند به برگ گل نوشتم من تو را دوست می دارم ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند به مهتاب گفتم ای مهتاب سر راهت به کوی او سلام من رسان و گو تو را من دوست می دارم ولی افسوس چون مهتاب...
-
عشق من وتو
23 - فروردینماه - 1390 19:05
عشق من وتو توی قلبم می مونه لمس دست تو توی قلبم می مونه تو هستی با من تو رویای شبونه فکر تو هستم با این دستای سردم زندگی با تو بهتره می خوام عاشقت بمونم نگو حرف رفتنو بی تو من نمی تونم ... عشق من و تو توی قلبم می مونه عطر دست تو توی یادم می مونه روزهای با تو هرگز یادم نمیره وقتی تو هستی قلبم آروم می گیره...
-
[ بدون عنوان ]
12 - فروردینماه - 1390 13:27
تولدمو فراموش کردی...دیگه دوستت ندارم.... مگه آدم چند بار در سال تولدشه...؟؟ ها؟
-
[ بدون عنوان ]
11 - اسفندماه - 1389 18:07
یکی را دوست دارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم و لحظات سرد زندگیم را با گرمای عشق او میگذرانم کسی را دوست دارم که میدانم هیچگاه نمی توانم دستانش را بفشارم ! یکی را دوست دارم ، بیشتر از هر کسی ، همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد ! یکی را دوست دارم ، که میدانم او دیگر برایم یکی نیست ، او برایم یک دنیاست ! یکی را برای...
-
[ بدون عنوان ]
28 - بهمنماه - 1389 12:14
وقتی عاشق کسی هستی ، براش همه کار می کنی یک عالمه کار احمقانه انجام میدی ، کارهای احمقانه ای که نمیتونی دلیلی براشون بیاری به ماه شلیک می کنی ، خورشید رو خاموش می کنی وقتی عاشق کسی هستی... اما همون موقست که شبهای تنهاییت شروع میشن وقتی عاشق کسی هستی و هیچ چیز نمیتونه نظرت رو (نسبت به عشقت) تغییر بده وقتی کسی رو میخوای...
-
نیدونم
21 - بهمنماه - 1389 12:22
نمی دونم مریضیه ، یا احساس عزیزیه!؟ !نمی دونم سادگیه ، یا این همون عاشقیه!؟ نمی دونم دردم چیه ، گناهی که کردم چیه!؟ نمی دونم اینی که داره می کوبه تو قلبم چیه!؟ هر چی که هست دیگه داره ، می کشتم به جون تو فکر میکنم بمیرم بدون تو آره هرچی هست داره قلبمو از جا میکنه دیگه داره دلو آتیش میزنه نه نه ، نمیشه ، تورو ببوسم من...
-
[ بدون عنوان ]
17 - بهمنماه - 1389 16:46
این شب ها چشم های من خسته است گاهی اشک ، گاهی انتظار این سهم چشم های من است ........................................................................ نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند مثل آسمانی که امشب می بارد.... و اینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد تا شاید از لحظه های دلتنگی...
-
بارون
17 - بهمنماه - 1389 16:39
ﺗﻮ ﺑﺎرون ﻛﻪ رﻓﺘﻲ ﺷﺒﻢ زﻳﺮ و رو ﺷﺪ ﻳﻪ ﺑﻐـﺾ ﺷـﻜـﺴـﺘﻪ رﻓﻴـﻖ ﮔـﻠﻮ ﺷﺪ ﺗﻮ ﺑـﺎرون ﻛﻪ رﻓﺘـﻲ دل ﺑﺎغ ﭼﻪ ﭘﮋﻣﺮد ﺗـﻤﺎم وﺟـﻮدم ﺗـﻮی آﻳـﻨﻪ ﺧﻂ ﺧﻮرد ﻫﻨﻮز وﻗﺘﻲ ﺑﺎرون، ﺗﻮ ﻛﻮﭼﻪ ﻣﻲﺑﺎره دﻟـﻢ ﻏــﺼـﻪ داره دﻟـﻢ ﺑـﻲ ﻗـﺮاره ﻧﻪ ﺷﺐ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ اس ، ﻧﻪ روﻳﺎ ﻗﺸﻨﮕﻪ دﻟـﻢ ﺑﻲ ﺗـﻮ ﺧـﻮﻧﻪ دﻟـﻢ ﺑﻲ ﺗﻮ ﺗﻨﮕﻪ ﻳﻪ ﺷﺐ زﻳﺮ ﺑﺎرون ﻛﻪ ﭼﺸﻤﻢ ﺑﻪ راﻫﻪ ﻣﻴـﺒﻴـﻨﻢ ﻛـﻪ...
-
زندگی
21 - دیماه - 1389 18:00
زندگی زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق زندگی یعنــی لطافت گم شدن در نـــرمی عشق زنـــدگی یعنی دویدن بی امـــان در وادی عــشق رفتــــن و آخــــر رسیــــدن بر در آبـــادی عشـــق
-
وقت رفتن
18 - دیماه - 1389 12:39
وقت رفتن نمی خوام ببینمت می دونم ببینمت کم میارم اگه یه لحظه فقط نگام کنی دلمو پشت سرم جا می زارم اگه خونسرده نگام به دل نگیر دل تو یه روز ازم خسته میشه اگه اسمم و فقط صدا کنی راه رفتن واسه من بسته میشه وقت رفتن نباید گریه کنی اینجوری دلم برات تنگ نمیشه می دونم هر جای دنیا که باشم تو دل عشق تو کمرنگ نمیشه اگه خونسرده...
-
..
11 - دیماه - 1389 17:45
میدونی قلبم بی تو میمیره، آخه دل با تو آروم میگیره، همه عشقت بازم جلو چشمامه، همیشه دوست دارم روی لبهامه، تویی تو عشق من، تویی تو قلب من، میمیرم واسه ات بشی تو مال من، دیوونه ات میمونم، تو عزیز جونم، بیا با بوسه هات عاشق بمونم، حالا تویی مال من، میخوام اون دستاتو بگیرم، میدونی دیوونه تم، واسه اون لبهات میمیرم، داره...
-
داری می خونی؟
8 - دیماه - 1389 12:42
آخر بازیامون همیشه دستامو میگرفتی اشک چشمامو پاک میکردی و میگفتی به همه میگی من بردم میگفتی به هیچکی نمیگی خوردم زمین میگفتی حاضری همه ی اسباب بازیاتو بهم بدی .. همه ی بازی هارو بهم یاد بدی ندونستم ارزششون چه قدر زیاد بود بیا دستامو بگیر بیا اشک چشمامو پاک کن که نمیدونم چه جوری از روی زمین بلند شم بیا که کسی نیس اشک...
-
ای کاش
4 - دیماه - 1389 16:52
ای کاش ... ای کاش هنگامی که داشتم برایت مینوشتم یادم میامد تمامی خاطراتم با تو ... ای کاش هنگامی که داشتم برایت مینوشتم یادم میامد سری که برروی شانهام میگذاشتی ... ای کاش هنگامی که داشتم برایت مینوشتم یادم میامد ... ای کاش هنگامی که داشتم برایت مینوشتم کمی به خود ترس راه میدادم که اگر بفهمی ... ای کاش هنگامی که داشتم...
-
هیچکس
29 - آذرماه - 1389 17:31
داستانی از یک دلباخته ، یک عاشق عاشقی که هیچوقت عشق خود را جز از راه چشم لمس نکرد چشماشو بست و مثل هر شب انگشتاشو کشید روی دکمه های پیانو . صدای موسیقی فضای کوچیک کافی شاپ رو پر کرد . روحش با صدای آروم و دلنواز موسیقی , موسیقی که خودش خلق می کرد اوج می گرفت . مثه یه آدم عاشق , یه دیوونه , همه وجودش توی نت های موسیقی...
-
...
22 - آذرماه - 1389 22:42
ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﻮی ﻣﻮج ﺑـﻼ واﺳﻪ ﺗﻮ دﺳﺘﺎﻣﻮ ﻗﺎﻳﻖ ﻣﻲﻛﻨﻢ اﮔـﻪ ﻣﻮﺟـﺎ ﺗـﻮ رو از ﻣﻦ ﺑﮕﻴـﺮن ﻗﻄﺮه ﻗﻄﺮه آب ﻣﻲﺷﻢ دق ﻣﻲﻛﻨﻢ وای ﻛﻪ دﻟﻢ ﻃﺎﻗﺖ دوری ﺗﻮ ﻫﻴﭻ ﻧﺪاره ﺑـﻐـﺾ ﻧـﺒﻮدن ﺗـﻮ اﺷـﻜـﺎﻣﻮ در ﻣﻴـﺎره ای ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﻮ اﻳﻦ ﻛﻮﻳﺮ، ﺧﻮاب ﺑﺎرون ﻣﻲﺑﻴﻨﻪ وﻗﺘـﻲ ﻧﻴـﺴﺘﻲ، ﻏـﻢ دﻧـﻴﺎ ﺗﻮی ﻗﻠﺒـﻢ ﻣﻲﺷﻴﻨﻪ ای ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﻮ واﺳﻪ ﻣﻦ، ﻫﻤﻪ دﻧﻴﺎ ﻗﻔﺴﻪ ﻣﺴـﻴـﺢ از...
-
دل من..واسه بچه جون
19 - آذرماه - 1389 18:51
واسه بچه جون غصه نخور ای دل بی کسم گریه نکن گلم همه کسم رسم دنیا بی وفاییه دِلــکــم دل من بغضتو بشکن غریبگی نکن با من ببار مثل ابر بهار دل من اونی که تو رو شکسته خدا جوابشو میده ببار مثل ابر بهار دلکم ...
-
وقتی...
14 - آذرماه - 1389 12:22
وقتی دلتنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوست داره. .وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی. وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه. وقتی دلت خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته. وقتی چشمات تهی از تصویرم شد به یاد بیار کسی رو که حتی توی عکسش بهت لبخند میزنه....