آن کس که میگفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد
رهگزری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه میرفت
صدای خش خش برگها همان آوازی بود که من گمان میکردم میکردم
او میگوید دوستت دارم.... ولی افسوس
مثل شروع همه ی قصه ها یکی بود یکی نبود...
من بودمو تو بودی و یه دنیا با یه عالمه آدم ...یه عالمه آدم با یه دنیاآرزو
یه ور دنیا من بودم تنهای تنها با یه دل شکسته...با یه قلب که هیچکی
صاحبش نبود با چشمایی که قسم خورده بود عاشقونه نگاه نکنه
با دستایی که قول داده بود دست هیچکی رو از عشق نفشاره
اون ور دنیا تو بودی ویه قلب عاشق؛یه دنیا آرزو.. با دلی که عذاب عشق
روچشیده بود با دستایی که توی تنهایی و سرما لرزیده بود...با چشمای
مغروری که اصلا نمیشد ازش خوند چه قدر ساده و راحت اشکی میشن
....
من اومدم تو هم اومدی یه جای دنیا به هم رسیدیم
چشمت اوفتاد توی چشمام... ته نگات خوندم چه قدر ساده ای ودوست
داشتنی نمیدونم تو از نگام چی خوندی اما...
انگار یکی توی دلت میگفت دیگه گمشده ت رو پیدا کردی
روزها اومدو رفت چه قدر توی تنهایی یواشکی به یادت بودم..در دل کردیم با
هم خدیدیم....گریه کردیم
برات از تنهایی هام گفتم ..برام از دلتنگی هات گفتی
چقدر واسم حرفای قشنگ زدی..از دوستی و عشق و محبت
اون روزا من بودم با یه دنیا بی اعتمادی...گفته بودم میترسم...آخه چشمای
کنجکاو مردم من و تو رو میپایید
من دیگه تو شده بودم تو دیگه من شده بودی...قلب من دیگه صاحب داشت
چشام قسمشو شکسته بود
اومدم دستمو بزارم توی دستات اما ترسیدم ..نمیدونم چی شد
کی منو تو رو از هم جدا کرد؟
آره چشم حسود دنیا و این آدماش عشق منو تو رو نظر کرده بودند
دستمو پس کشیدم تو باز خودت شدی و من باز خودم
منو تو به هم رسیده بودیم اما از کنار هم رد شدیم...
لحظه ی جدا شدن هر کدوم برگشتیم پشت سرمونو نگاه کردیم
اما یادمون رفت برای هم دست تکون بدیم صدای خنده ی حسودا رو
میشنیدم دلم لرزید نکنه اشتباه کرده باشم ..دوباره برگشتم
تو با یه چمدون پر از اشک میرفتی
صدات زدم فریاد زدی دیگه صدام نزن کاشکی اون لحظه ی آخر
بر می گشتی نگام میکردی...برات دست تکون دادم ندیدی
نمیدوم تو کجا رفتی و به کجا رسیدی..فراموشم کردی یا نه؟
حالا که نیستی فقط یه آرزوی محال واسم مونده..کاش اون لحظه ی
آخر که صدات زدم بر میگشتی و نگام میکردی شاید به جای دل من
دل اون حسودهارو میشکستی...
.
هیچ وقت کسی رو که دوست داری به خطر غرورت از دست نده
همیشه سعی کن غرورت رو به خاطر کسی که دوست داری
از دست بدی...
دیگه خسته شدم بس که شب و روز دعا کردم...
حتی خدا هم از بس صدای منو شنیده خسته شده
فقط اینو بدون هیچ وقت نمیبخشمت ....آه من همیشه دنبالته
منتظر اون روز میمونم که التماسم بکنی که نفرینم رو پس بگیرم
اما اون روز من غرورم رو به خاطر تو .....
میتونید واسم آف بزارید==========> m_n558@yahoo.com
سلام بانوی ترانه های ناتمام...
ممنون بهم سر زدی....!
وبلاگت یه چیزی کم داره...!
سلامت می کنم باشی سلامت سلام من فدای هر کلامت
مریم جان وبلاگ خوبی داری . متن های خوبی هم داری .
این عکس های که گذاشتی تو وبلاگ از روی سیستم خودت ذخیره کردی . این عکس ها را فقط خودت می تونی ببینی . کس دیگه نمی تونه ببینه . این عکس ها را یه جای آپلود کن بعد بزار وبلاگ
file:///C:/Documents%20and%20Settings/Administrator/My%
سایت : www.tinypic.com برای آپلود کردن
mamnonam vase....................
سلام
به خاطر نظراتی زیادی که مبنی بر ناراحتی شون به خاطر اسم وبلاگ بود من داده بودن تصمیم گرفتم که وبلاگ رو تغییر بدم.
وبلاگ غمگین(www.ghamin.blogsky.com) از تاریخ 30/4/1386 پاک می شه..
و فعالیت این وبلاگ در وبلاگ دیگه ای به نام شیفته (www.fond.blogsky.com)شروع می شه..
پس از شما که وبلاگ غمگین رو در وبلاگ خودتون لینک کردید یه خواهش دارم.
لطفا در جعبه لینک خودتون اسم غمگین رو به شیفته تغییر بدید و آدرس اون رو هم به www.fond.blogsky.com تغییر بدید ..
و حتما حتما در وبلاگ شیفته (www.fond.blogsky.com) یه نظر بزارید و بگید تا من حتما شما رو تویه جعبه لینک این وبلاگ قرار بدم...
امید وارم که من رو به خاطر این همه زحمت ببخشید.
قربان شما شیفته
سلام نازنین
خیلی نازی و با احساس. من نتونستم تمامی مطالب شما رو بخونم. انشاء الله سر فرصت باز به وبلاکت سر می زنم. باید حرف تازه ای داشته باشی. تا بعد
sallam khobi rastesh kheylii az nazar ro0zaegar be ham shebahat darim man mikham bahat sohbat konam age vaght dashtii ye vaght be man bedin man monatzeram age chat harchi ....
خیلی مطالب قشنگی بود واقعا حال کردم عزیزقربونت بای